انعکاس آیینه شماره 572
الگوی سادهزیستی ولایتی! و توجیهات شریعتمداری
دکتر علی اکبر ولایتی اخیراً گفته است: «...از یمنیها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت میکنند به جای لباس لنگ میبندند و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است با پای پیاده و سعودیها از دست اینها عاجز شدند». ..چند سال پیش آیتا... احمد جنتی اظهار داشته بود: «باید اقتصاد مقاومتی را جدی بگیریم، روسای قوا و مسئولان و دستاندرکاران به مردم گزارش دهند که در مورد اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی کردهاند، یک قدر مقاومت میخواهد باید سختیها را تحمل کرد ممکن است روزی دو وعده غذا بخوریم... ممکن است روزی برسد که یک وعده غذا بخوریم...» امامجمعه مشهد مقدس در زمان دولت احمدینژاد گفت: مگر اشکنه پیاز داغ یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید اما در دولت روحانی البته «به حق» گلایه میکند که چرا مردم از زندگی و وضعیت اقتصادی و معیشتی حداقلی برخوردار نیستند. دکتر ولایتی در سال 95 در گفتوگو با هفتهنامه پنجره به موضوع خانهای که در آن زندگی میکند پرداخته و میگوید: «...خانهای نزدیک به کمیته وجود داشت که متعلق به بنیاد شهید بود. من با آقای کروبی وارد مذاکره شدم که این خانه را با خانه قبلی معاوضه کند. آمدند خانه را ارزیابی کردند 36میلیون تومان و خانه بنیاد شهید را ارزیابی کردند 51 میلیون تومان... رئیس هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به این سوال که آیا میدانید حالا قیمت خانهتان چقدر شده است؟ میگوید: صبر کنید، عرض کنم. خانهای که گرفتیم 1000متر بود. 224متر از این خانه را حسینیه کردیم. اخیراً که دیدم این حسینیه احتیاج به توسعه دارد، 200متر دیگرش را هم وقف کردیم. پس، از 1000متر 600متر برای ما مانده است. در دو طبقه بالا 4تا از فرزندانمان که ازدواج هم کردهاند زندگی میکنند. ما هم که پایین مینشینیم، پس در این 600متر 5خانواده زندگی میکنند...»(1)
مردم ایران زمین در زمانهای مختلف بویژه در 8 سال دوران دفاع مقدس نشان دادند با ایثار و فداکاری و گذشت از دین و کشور دفاع میکنند با سختیها مبارزه مینمایند اما انتظار دارند مسئولان و دولتمردان در عمل نشان بدهند به معنای واقعی سادهزیست، همراه مردم و در کنار مردم هستند بدون شک در رفاه و آسایش کامل زندگی کردن اما شعار قناعت و سادهزیستی دادن با یکدیگر مغایر است.
اظهارات ولایتی واکنشهای زیادی در رسانهها و فضای مجازی در پی داشت و علی مطهری نایبرئیس مجلس گفت: «...این حرفها زمانی تأثیر خواهد داشت که مردم احساس کنند مسئولان هم در شرایط سختی هستند و سادهزیستی و مقاومت میکنند و تبعیضی در کار نیست...»(2)
عباس عبدی روزنامهنگار و تحلیلگر و فعال سیاسی در توییتر خود نوشت: «آقای ولایتی محتاط سخن بگویید. بطور معمول دوست ندارم وارد موضوعات شخصی افراد شوم و شخصیت آنان را خطاب قرار دهم. ولی سخنان اخیر آقای ولایتی مثل تیر به قلب هر خوانندهای فرو میرود. آخر آقای محترم! داشتن حداقلی از انصاف هم خوب چیزی است. هنوز گفتگوی ایشان درباره خانه هزارمتری کنار کاخ سعدآباد در یادها هست، و این که چگونه با رمل و اسطرلاب سعی شده بود که آن رانت بزرگ که اکنون دهها میلیارد ارزش دارد کم اهمیت جلوه داده شود. بعدش درباره مدیریتهای متعدد خانوادگی نیز سکوت کردند حالا مردم را به نان خشک خوردن دعوت میکنند؟ مردم نیازی به این توصیهها ندارند اگر لازم باشد آنقدر شرف دارندکه از خودشان دفاع کنند... بعلاوه مردم با لُنگ زندگی کنند و سعودیها از دست آنان عاجز شوند که چه بشود؟ که ایشان دهها پست و مقام داشته باشد؟ کمی اندیشه کردن برای نشستگان و بازنشستگان در صندلی قدرت بهتر از هر کار و حتی عبادت دیگری است.»(3)
حسین شریعتمداری در یادداشتی به این موضوع واکنش نشان داده، صورت مسأله را پاک کرده، قبح و زشتی تجملگرایی و اختلاف طبقاتی بین و آشکار را نادیده گرفته و مینویسد: «...بنابراین به آسانی میتوان فهمید که اظهارات ولایتی چه کسانی را به خشم آورده است؟ (اول) وطنفروشانی که همسو با آمریکا و متحدانش نسخه سازش میپیچند و حمایت جمهوری اسلامی ایران از جبهه مقاومت را زیر سؤال میبرند، از اظهارنظر دکتر ولایتی به خشم آمده و تاب تحمل آن را نداشته باشند! (دوم) برخورد قاطع و بدون ملاحظه دکتر ولایتی با کسانی که دانشگاه آزاد اسلامی را ملک طلق خود میدانستند، انگیزه آلوده دیگری در تدارک حمله هماهنگ اخیر به دکتر ولایتی بوده است... برخی از نیروهای انقلابی نیز در اعتراض به دکتر ولایتی سهیم بودهاند. ولی انتقاد این عده با دو طیف یاد شده تفاوت اساسی دارد، آنها به خانه بزرگ دکتر ولایتی اعتراض داشتهاند و سکونت ایشان در آن خانه را با موازین انقلابی همخوان تلقی نمیکردهاند که به یقین میتوان گفت از اینکه ولایتی تمامی ششدانگ خانه مزبور را وقف کرده و دیگر مالک آن نیست، باخبر نبودهاند.»(4)
مدیرمسئول روزنامه کیهان منتقدان و معترضان نسبت به اظهارات دکتر ولایتی را وطنفروشان همسو با امریکا و کسانی که دانشگاه آزاد را ملک طلق خود میدانند دانسته!! و آن عده از نیروهای انقلابی که به سکونت دکتر ولایتی در خانه بزرگ و در منطقهای گران قیمت معترض بودهاند بیخبرانی نامیده که نمیدانستهاند تمامی ششدانگ خانه خود را وقف نموده است. راقم این سطور با احترام خاصی که برای دکتر علی اکبر ولایتی قائل میباشد در برابر توجیهات غیراصولی مدیر مسئول کیهان لازم میداند به نکات زیر اشاره و نظر خوانندگان را به آن جلب نماید:
حسین شریعتمداری باید پاسخ دهد چند درصد مردم ایران این موقعیت را داشته و دارند که در یکی از بهترین مناطق تهران در خانه چند صد متری اعم از ملکی یا مصادرهای زندگی کنند؟ وقف کردن یا نکردن چه ارتباطی به سادهزیستی افراد دارد؟ آیا تجملگرایان و کاخنشینان و یا صاحبان ویلاهای سر به فلک کشیده در بهترین نقاط خوش آب و هوای ایران یا کشورهای خارجی یا دارندگان شرکتها و ساختمانهای بلند مرتبه یا مالکان باغهای سرسبز و خرم و املاک گران قیمت یا صاحبان ویلاها با وسایل و امکانات آنچنانی یا مالکان شرکتها و ساختمانهای چندین طبقه و یا کسانی که میلیاردها تومان در حسابهای بانکی خویش ذخیره نمودهاند میتوانند اموال متعلق به خود را به دنیای دیگر منتقل کنند؟ به یقین آنان که در اتاقهای تزئین شده و با دکوراسیونهای آن چنانی از بیتالمال مینشینند، بر مرکبهای میلیارد تومانی که با پول ملت تهیه شده سوار و با خدم و حشم در محل کار حاضر میشوند، با هواپیمای اختصاصی به سفر میروند، با همراهان در بهترین هتلها ساکن میشوند، درآمدهای کلان دارند، حقوقهای نجومی میگیرند، فرزندانشان را برای تحصیل یا به خارج میفرستند یا با شهریههای گزاف در بعضی از مدارس و دانشگاههای خاص ثبتنام میکنند، برای هریک از نورچشمیها در بانکها و موسسات اقتصادی سپرده مکفی اندوخته مینمایند، هریک از فرزندان آنها با سواری مخصوص در رفت و آمد هستند، جلسات پر زرق و برق برای میهمانیها یا عروسی و جشن تولد و حتی عزا برپا میکنند یا در هر جلسه وعظ و خطابه و مداحی میلیونها تومان دریافت مینمایند و در نهایت در نشستها باد غرور به غبغب میاندازند این گروه نه درد مردم را میفهمند نه مشکلات جامعه را حس میکنند، نه از رنج و غم حاشیهنشینها مطلع هستند، نه از فقر و بیماری ملت خبر دارند، نه درد بیمارانی را که برای مداوا دستشان از چاره کوتاه است درک میکنند و ناله نانآوران خانههایی که با سیلی صورت خود را سرخ نگهداشتهاند نمیشنوند، گرچه قیافه حق به جانب داشته باشند یا از تریبونهای رسمی مردم را موعظه کنند در ضمن وقف کردن اموال نیز مجوزی برای زندگی اشرافی و تجملگرایی نیست. آیا با توجه به تبعیضات و آسیبهای اجتماعی موجود و کاهش قدرت خرید گروه کثیری از افراد نوشته بعضی از توجیهکنندگان مغز استخوان بسیاری از طبقات جامعه را نمیسوزاند؟ در کتابها و آثار اسلامی به سادهزیستی رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و امام اول شیعیان مولیالموحدین حضرت علیبن ابیطالب(ع) و یاران صدیق و باوفای آنان اشارات فراوان شده و مولای متقیان در خطبهها و نامههای متعدد بر لزوم سادهزیستی حاکمان و مدیران و کارگزاران توصیه و سفارش نمودهاند چون نگارنده هیچگاه قصد مقایسه حاکمان صدر اسلام با دولتمردان فعلی را ندارد همگان را به بررسی و نحوه زندگی شهدا و علما و دولتمردان و بزرگانی چون آیتا... حسینعلی منتظری، آیتا... سید محمود طالقانی، شهید محمد علی رجایی، شهید حجتالاسلام سید کاظم موسوی از شهدای حزب جمهوری اسلامی و عدهای دیگر از اقشار و طبقات مختلف مردم و مسئولان و وزراء بویژه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی دعوت میکند و حسن ختام مقاله را به فرازهایی از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امامخمینی(ره) در زمینه سادهزیستی که آن بزرگوار نیز در زندگی شخصاً رعایت مینمودند اختصاص میدهد:
«...ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعه ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخنشینی به پایین بکشید...»(5)
«...همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ما است که روزی فقر و تهیدستی از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند. خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین -علیهم السلام- سازگار نیست... ضمن تشکر از علما و روحانیون و دولت خدمتگزار حامی محرومان باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسئله ساده زیستی و زهدگرایی علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است واداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و برحذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمدالله روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایی خود را داده است...»(6)
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- مشرق نیوز، 1/4/97
2- روزنامه ایران، 11/7/97
3- برترینها، 8/7/97
4- کیهان، 13/7/97
5- «صحیفه امام خمینی(ره)»، جلد 17، صفحه 375
6- همان، جلد 20، صفحه 340 و 343